یادداشت

یادداشت

تجربیات،نظرات و دلمشغولیها
یادداشت

یادداشت

تجربیات،نظرات و دلمشغولیها

در باب بزرگ بینی

روزی نیکیتا خروشچف، نخست وزیر سابق شوروی، از خیاط مخصوصش خواست تا از قواره پارچه ای که آورده بود، برای او یک دست کت و شلوار بدوزد.

خیاط بعد از اندازه گیری ابعاد بدن خروشچف گفت که اندازه پارچه کافی نیست. خروشچف پارچه را پس گرفت و در سفری که به بلگراد داشت از یک خیاط یوگوسلاو خواست تا برای او یک دست، کت و شلوار بدوزد. خیاط بعد از اندازه گیری گفت که پارچه کاملاً اندازه است و او حتی می تواند یک جلیقه اضافی نیز بدوزد. خروشچف با تعجب از او پرسید که چرا خیاط روس نتوانسته بود کت و شلوار را بدوزد.

خیاط کفت:"قربان! شما را در مسکو بزرگتر از آنچه که هستید تصور می کنند!"
ما نیز گمان می کنیم از آنچه هستیم بزرگتریم. اما وقتی از محل زندگی و کارمان دور می شویم به حد و اندازه واقعی خود پی می بریم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد