بدون شک یکی از موفقیتهای یک مدیر بازوهای نظارتی اون می باشند زمانی که در سال هشتادو شش در بیمارستان قائم (عج) مشهد بعنوان مدیر شروع بکار کردم
بعد از یکماه بررسی اولیه دیدم بعلت کمبود شدید فضای فیزیکی واحدهای زیادی از بخشهای اداری و پشتیبانی بیمارستان در طبقه های منهای یک و دو مستقر هستم که چند مسئله خیلی ملموس بود .
1-روحیه پائین نیروها .
2-درخواستهای زیاد افزایش نیرو در واحدهای مستقر در طبقه های ذکر شده .
3-درخواستهای زیاد نیروهای غیر کارآمد برای انتقال به واحدهای مستقر در طبقه های ذکر شده .
4-گزارشهای متعدد از انجام تخلفات اخلاقی و غیر اخلاقی .
و .........
برای برطرف شدن این مشکل شروع کردم به یکپارچه سازی فضاها و تعبیه شیشه سیکوریت روی تمامی دیوارها . البته ابتدا در بین پرسنل نارضایتی خیلی بالا گرفت ولی به مرور زمان ضمن عادت کردن پرسنل چون چشم تمامی مراجعه کنندگان شده بود بازوی نظارتی مدیر موفقیتهای زیر بدست آمد .
1- کاهش شدید درخواست افزایش نیرو .
2- کاهش شدید تخلفات اخلاقی و غیر اخلاقی .
3- افزایش رضایتمندی ارباب رجوع خارجی .
و .................
ضمن اینکه نکته جالب برای من این بود که مجموعا تعداد چهارده تخت خواب از این قسمتها جمع آوری شد که عده زیادی از پرسنل در ساعت اداری بجای جواب دهی به ارباب رجوع در اتاقهای خود به استراحت مشغول بودند .
بابا ایول به این همه هوش و ذکاوت
تغییرات برای هر کس از طبقات منفی ۱ و ۲ این بیمارستان قبل و بعد از سال ۸۷ رفت و آمد کرده باشد کاملا ملموس است و می تواند برای سایر مدیران در ساخنمانهای مشابه الگو باشد
قو علی خدمتک جوارحی... خدا قوت بده
اگه هر مدیری این قدر تلاش کن دیگه هیچ مشکی وجود نداره .