یادداشت

یادداشت

تجربیات،نظرات و دلمشغولیها
یادداشت

یادداشت

تجربیات،نظرات و دلمشغولیها

قصه یا غصه تابلو ؟

 

 

 سلام 

خوب بعلت مشغله زیاد نتونستم مطلب بنویسم ولی الان در سالن اجتماعات هتل تهانی الزهراء مدینه منوره نشستم و جلسه کاروانه و من در حال نوشتن مطلب ،خوب دوست دارم این مطلب را کامل بخونید و نظرات ، راهنمائی ها و ...... خود را برایم بنویسید . 

خوب چی شد که رفتم بیمارستان طالقانی داستانی دارد مدیریتی که به جایش خواهم نوشت .وقتی رفتم بیمارستان طالقانی در اردیبهشت ماه نودویک دقیق یادم نیست روز دوم بود یا سوم مادرم گفتند این بیمارستان طالقانی کجاست امروز رفته بودم سه را فردوسی هرچی دقت کردم متوجه نشدم کجاست ، چند روز بعد استاد محترم جناب آقای دکتر مشهدی نژاد فرمودند اگر قرار است گروه آموزشی جراحی اعصاب دانشگاه در این بیمارستان مستقر شود اسم بیمارستان هم باید مرکزآموزشی،پژوهشی باشد . بعدا که پیگیری کردم دیدم اصلا حتی مردم منطقه هم این بیمارستان را نمیشناسند و آن عده ای هم که میشناسند فقط فکر میکنند این یک بیمارستان تروما است در حالی که بیمارستان دارای انواع تخصصهای داخلی،عفونی،قلب و داخلی اعصاب بود . ضمن اینکه بدلیل اینکه کاربری این بیمارستان در طی سالهای مختلف تغییرات زیادی داشته (ابتدا مرحوم دکتر حب حیدر برای بیمارستان اعصاب راه اندازی میکنند که بعدا برای نگهداری بیماران مسلول به بهداری واگذار میشود و سپس تبدیل میشود به مرکز نگهداری مجذومین و در پایان بعلت واقع شدن در مدخل ورودی شمال مشهد تبدیل میشود به مرکز تروما) برای همین مسائل دستور دادم تابلو حاشیه جاده و تابلو سردر بیمارستان روکششان تعویض شود و همانجا ضمن مکاتبه برای اخذ مجوز آموزشی از وزارت بهداشت اسم بیمارستان را به مرکز آموزشی تغییر دادم وقتی تابلو ساز را کارپرداز بیمارستان به من معرفی کرد تاکید کردم تابلو سردر بیمارستان لامپهایش تعویض شود تا شبها دیده شود .بعد از اصلاح تابلوها فاکتور را که تابلوساز را آورد دیدم مبلغی برای اصلاح سیستم روشنائی قید نشده دلیل را سئوال کردم با خنده گفت مهتابی ها نو بود ظاهرا سیمش را قطع کرده اند تا شبها در را ببندند و کسی مراجعه نکند حساس شدم دو شب متوالی بدون اطلاع رفتم بازدید بیمارستان دیدم بله به بهانه های مختلف در بیمارستان را هم شبها میبندند تا هیچ کس نیاید تازه اگر جرات کنند یک تابلو میزنند حاشیه جاده اینجا بیمارستان نیست؟ بعدا که بررسی بیشتری کردم دیدم اصلا حتی بهورزان منطقه هم دقیق با این بیمارستان آشنا نیستند به طوری که برای کار بعنوان شیفت دوم بجای مراجعه به این بیمارستان میروند بیمارستانهای داخل شهر یک جلسه مشورتی گذاشتم با پرسنل و پزشکان محترم مرکز که همگی معتقد بودند باید ابتدا در ذهن یکایک مردم منطقه و مشهد سابقه قبلی بیمارستان را پاک کرد و شکلی دیگری از مرکز در ذهنشان ایجاد کرد برای همین دستور دادم چند تابلو ساز بیاورند تا از نظرات آنها استفاده کنم به اتفاق معتقد بودند با توجه به داشتن ساختمان چهار طبقه و حاشیه جاده بودن بهتر است تابلوئی که از چهار طرف دید داشته باشد نصب شود به کارپردازی گفتم تابلو را سفارش دهید سریع ،خلاصه تابلو نصب شد بلافاصله هم بلا ها نازل شد دوستان با قیافه حق به جانب آمدند که به نظر ما ولخرجی شده و.............. حالا پیدا کنید پرتقال فروش را ما مدیریم یا کسان دیگر شما راهنمائی بفرمائید .

به هر تقدیر ما کار خودمان را کردیم بیمارستان هم مطرح شد ولی ترکشها را هم خوردیم و میخوریم و خواهیم خورد اصلا اگر دوستان روزی برای ما نقشه نکشند هم آنان مریض میشوند هم ما .

به قول عربها مع السلامه .............................

 

  

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
مریم پوردادیان سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:04

سلام
انشاء ا... همیشه موفق و پیروز باشید همچنان که تا به حال بوده اید .

خاطر پنج‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:58

سلام! آقای دکتر زیاد سخت نگیرید ! اگر یک مقدار دقت میکردید دلیل انتقال شما واضح بود !!!حالا شما هر گوشه از شهر میخواهین برین و تابلو بزنید دیگه باید حق بهشون بدین که .........ما که نفهمیدیم چی به چی شد بهرحال موفق باشید.

پروانه سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 14:46

اذا اشتغل الناس بکثره العمل فاشتغل انت نفسک بصفوه العمل
واذاشتغل الناس بعیوب الناس فاشتغل انت نفسک بعیوب نفسک
و اذاشتغل الناس بالدنیا فاشتغل انت نفسک بالاخری
و اذاشتغل الناس بالمخلوق فاشتغل انت نفسک بعیوب نفسک

اسماعیل صبائی چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:56

سلام
ان شالله موفق باشید
حتما دوستانی که میگفتن شما در قائم ساختمان ساز هستید میفرمایند در طالقانی تابلو ساز شدید
به هر حال همیشه براتون آرزوی موفقیت دارم
کارنامه شما خودش جواب به کسایی که ....
یا علی

[ بدون نام ] دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1391 ساعت 19:02

عده ای نمیتونن ببینن که کسی موفق هست:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد